۱۳۹۰ اسفند ۱۱, پنجشنبه

یک ایرانی برای آینده میهنش چه باید بکند ؟


قرنهاست که فلاسفه نمی توانند در ارتباط با یک پرسش ، با هم به تفاهم برسند ! موضوع مربوط می شود به قائل شدن ” اصالت برای فرد ” یا ” اصالت برای جامعه ” ؟ مردم زیادی در دنیا ، برای فرد اصالت قائل می شوند ؛ همانطوری که تعداد بی شماری هم بر اصالت جامعه پای می فشرند . اما آنچه که بدیهی است نقش وابستگی میان فرد با جامعه اش می باشد ؛ چرا که از اجتماع همین افراد است که ساختار جامعه شکل می گیرد و مفهوم پیدا می کند .
بر همین اساس لازم و ملزوم بودن این دو در اجتماع هر کشوری ، امری محرز و اجتناب ناپذیر است . یکایک آدمهای داخل یک سرزمین ، چه بخواهند و چه نخواهند از جامعه شان تأثیر می پذیرند ؛ همانگونه که بر روی آن اثرگذار هم خواهند بود . در چنین شرایطی برای داشتن یک جامعه خوب و سالم و مترقی ، به افرادی نیاز داریم که با خصوصیات مثبت خودشان ، بتوانند تأثیرات صحیحی بر جامعه شان داشته باشند ؛ و خوبی و سلامت بودن آنرا برای مترقی شدن تضمین بکنند .
انسانهای دوراندیش و نیکوکردار ، نمی توانند و نباید که نسبت به سرنوشت آینده خود و میهنشان بی تفاوت باشند . اینها همه تلاش خود را ، جهت ساختن یک آینده خوب و سالم و مترقی در میهنشان ، برای خویشتن و نسلهای بعد از خودشان بکار می گیرند . اینک که جامعه کنونی ایران ما ، در اثر جبر تاریخ و نابخردی های برخی از خودمان ، خوبی و سلامت و ترقی داشته اش را از دست داده ؛ و کشور عزیزمان را در اشغال مشتی نادان چپاولگر می بینیم ؛ یک لحظ از زندگی مان را هم ، نباید بدون تفکر به ایران و آینده اش سپری بکنیم .
یک روز کامل به شکل گیری سرنوشت آینده مملکتمان باقی مانده است ! در این روز سرنوشت ساز چه بکنیم که ایده آلمان برای آن آینده رؤیائی را تحقق ببخشیم ؟ روز جمعه دوازدهم اسفند ۱۳۹۰ ، توسط حکومت اشغالگر جمهوری اسلامی ، به انتخابات مجلس نهم شورای اسلامی اختصاص داده شده است . از خیلی وقت پیش ، آگاهان هشدار داده اند که شرکت نمودن در این انتخابات جایز نیست و آنرا تحریم کرده اند .
منع از حضور یافتن در حوزه های رأی گیری ، دلائل پراهمیتی دارد ، که یکی از مهمترین آن موارد زیراست . جناح های مختلفی در صدند تا نمایندگانی را در مجلس مستقر بکنند ؛ که فقط منافع چنین موکلانی را تأمین بنمایند . به همین خاطر هم هست که در این روزها ، میان کسانی که مایلند افراد خاصی را به عنوان وکلای مجلس به آنجا بفرستند؛ اختلافات فراوانی پیش آمده است . اما یکی از این نفع طلبان وهیولای بزرگ ، خود مقام معظم رهبری است ، که نقشه های شومی را برای آینده میهن ما در سر دارد ؛ و تمامی کوشش خویش را بکار گرفته ، تا آنها را به مرحله اجرا بگذارد !
خامنه ای خیلی وقت است که پسرش مجتبی را ، برای جانشینی خودش در نظر گرفته است ! وی برای تحقق بخشیدن به چنین امری ، نیازمند حمایت گروههای خاصی ، از جمله مجلس شورای اسلامی است . به همین لحاظ تلاش می کند که یار غار و یکی از مشاوران خاص خودش ، غلامعلی حداد عادل را ، که پدر عروسش هم هست در مجلس نهم بنشاند ؛ و از حمایت های او بهره مند بشود !
از آنجائی که حداد عادل در دوران گذشته در مجلس رئیس بوده است ؛ دوباره رفتن وی به مجلس و نشستن بر کرسی ریاست آن ، آرزوی خامنه ای می باشد . شاید که ندانید چرا ؟ وقتی حداد عادل با حیله های رهبر به مجلس راه بیابد ؛ سعی خواهد کرد تا لوایحی به تصویب برسند ؛ که بازتابشان استحکام بخشیدن به قوانین جدیدی باشند ؛ که به استوار ساختن پایه های رهبری مجتبی خامنه ای ، بعد از سید علی خامنه ای منجر بشوند ؛ و این یعنی موروثی شدن رهبری اسلامی در میان خاندان خامنه ای !
ویژه آنکه اگر چنین شود ؟ دختر رئیس مجلس احتمالی ( حداد عادل ) ، که همسر مجتبی خامنه ای است هم به مقام بانوی اولی حکومت ارتقاء درجه می یابد ؛ سپس غلامعلی خان هم می شود ابوبکر دوم ، که یک لحظه از محمد جدا نمی شد ! رسیدن به چنین مواهب جذابی است ، که اضلاع مثلث شوم علی و غلامعلی و مجتبی را به هم متصل نماید ؛ تا اینها در آینده بیشتر بتوانند بر حسابهای بانکی خودشان در خارج از کشور بیفزایند !
شاید شنیده اید که در میان اصولگرایان مخالف با احمدی نژاد ، گروه مصباح یزدی ، و جمعیت مؤتلفه ، که همان گروه حجتیه معروف هستند ؛ به وضوح بر ایده شوم خامنه ای واقفند . اینها هرکدام یک هدف بزرگی را دنبال می کنند . این دو گروه یکی شان به نوکر خامنه ای بودن شهرت بسزائی دارد ؛ و آن دیگری هم از ابتدا با به رهبری رسیدن خامنه ای مخالف بوده است !
نقش نوکری خامنه ای با آیت الله مصباح یزدی است ، که خودش را جلوی پای خامنه ای بر روی زمین می اندازد تا نعلین های آقا را ببوسد ! مخالف سرسخت خامنه ای هم ، که برعکس دیگران شمشیرش را از رو نبسته و با سیاست خاص خودش مشغول مخالفت با او می باشد ؛ آیت الله مهدوی کنی رئیس کنونی جامعه روحانیت مبارز ، و رئیس فعلی مجلس خبرگان رهبری است !
این هر دو گروه می کوشند ، که افراد مورد نظر خودشان را به مجلس بفرستند . یکی برای ایجاد کردن موانع فقهی و قانونی بر سر راه آرمانهای خودخواهانه مقام رهبری ! دومی برعکس به جهت از سر راه مجلس برداشتن قوانین دست و پا گیری ، که ممکن است به رهبری رسیدن آقا مجتبی را مختل بسازند !
آنچه که مسلم است ، هیچیک از این گروهها و کلیت این حکومت فاسد و جنایتکار ، مورد تأیید ملت حقیقی ایران نبوده و نیستند . به هر نحو ممکن باید همه این تازیهای ضد ایرانی ، سایه شومشان را از روی سرزمین ما بر چینند و گورشان را گم بکنند . انجام پذیرفتن این کار ، همان آینده خوب و سالم و مترقی را ، برای همه افراد جامعه ایرانی رقم خواهد زد
به شرط آنکه ملت ، هوشمندی به خرج بدهد و این یک روز مهم و سرنوشت ساز را در خانه بماند ؛ و به هیچ قیمتی و به هیچ دلیلی پایش را از خانه بیرون نگذارد . کاری که نه خطری را متوجه او و خانواده اش خواهد کرد ؛ و نه پیامد قانونی خواهد داشت . چرا که پاسخشان هم خیلی آسان خواهد بود : ” آقا ، ما اصلا نه مجلس می خواهیم و نه نماینده ای که از ما حقوق بگیرد و به نفع دشمنان ما کار بکند . ” !!

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر